18 تیر
جنایت کوی دانشگاه

 ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

امروز، یاد و خاطره رویدادی تلخ را گرامی می داریم که برای همیشه زخمی را بر پیکر جامعه دانشگاهی ما بر جای گذاشت. پس از نیمه‌شب ۱۸ تیر ماه، «حمله به کوی دانشگاه» به وقوع پیوست و وحشت ناشی از آن در حافظه‌ی جمعی ما حک شد.  نیروهای بسیج با باتون، شوکر الکتریکی و اسپری فلفل به حریم خوابگاه‌های ما هجوم بردند. محلی که زمانی سرزمینی مقدس برای آموزش و جستجوی دانش بود، به حوزه‌ی کنترل مطلق این غارتگران تبدیل شد. درها که زمانی نماد امنیت بودند شکستند، اتاق‌ها که زمانی پناهگاه‌های امنی برای رویاها و آرزوهای دانش‌آموزان بودند، در شعله‌های آتش سوختند و دانشجویان به ضرب قهر سلاح آنان از پنجره‌ها و پشت بام‌ها به پایین پرتاب شدند. آخرین تصویری که در خاطر این نخبگان ایرانی ثبت شد، چهره‌ی هیولا صفتانی بود که سرمست از جنایت، فریاد «یا زهرا» سر می‌دادند. بار این فاجعه همچنان بر روح ما سنگینی می‌کند و داغ آن بر قلب ما حک شده است. امروز برای همهٔ کسانی که شمع جانشان به دم قهر خاموش شد سوگواری می‌کنیم و به قوت دردی مشترک تا تحقق عدالت می‌کوشیم. باشد که هرگز بهایی را که جان‌های شجاع  به جرم فریاد برآوردن پرداختند، فراموش نکنیم و باشد که یادشان مقاومت پرشور در برابر سرکوب‌ سفاکان را زنده نگه دارد.

امروز همچنین مصادف است با ۲۹۷مین روزی که رویای دانشجویان کوی دانشگاه بار دیگر ایرانیان را از اقشار مختلف برای مبارزه با تبعیض این رژیم ستمگر گرد هم آورد. در کشوری که فساد، خشونت و دروغ حکم می‌رانند، صحبت از حقیقت بزرگترین شکل نافرمانی است. امروز، ایرانیان معترض بسیاری، بر پایه‌ی اعترافات اجباری در خطر اعدام هستند! در این میان خشم و انزجار جامعه‌ی دانشگاهی به قهر سرکوبی که بر دانشگاه حاکم است هیچگاه به فریاد نمیرسد. جوانان ایرانی حصار ترس را شکستند و خواهان حاکمیت عقلانیت و عدالت شدند، اما پاسخ رژیم چیزی جز خشونت نبود و دانشجویان و دانش‌آموزان تا به امروز همچنان بهای سنگین وجدان و شجاعت خود را می‌پردازند. دانش‌آموزان دختر شجاع ایرانی که از نخستین گروه‌هایی بودند که از حجاب اجباری سرباز زدند، بوسیله‌ی عامل شیمیایی از حق طبیعی تحصیل خود محروم شده‌اند. در دانشگاه‌ نیز، بسیاری از دانشجویان زندانی شدند و دیگران در محیطی ناامن و سراسر وحشت مشغول به تحصیل هستند. در تهران، نیروهای امنیتی دانشجویان را به ظن شرکت در اعتراضات، به خانه‌هایی در محله‌های خلوت اطراف شهر برای بازجویی و اعتراف اجباری احضار می‌کنند. برای خاموش‌ کردن حتی مسالمت‌آمیزترین صدای اعتراض، هشت دانشجوی علوم پزشکی تبریز، توسط کمیته‌ی مرکزی وزارت بهداشت، با احکام ۱ الی ۲ ساله محرومیت از تحصیل و تبعید به شهرهای اهواز، سمنان، کاشان، ارومیه و اردبیل رو‌به‌رو شدند. بسیارند دانشجویانی که به حکم جمهوری اسلامی با اتهامات و سرنوشتی مشابه مواجه هستند. نیروهای امنیتی و لباس شخصی، آزادانه در دانشگاه‌ها تردد می‌کنند و از هیچ نوع خشونت جسمی و کلامی در قبال دانشجویان حاضر در‌اعتراضات و رویگردان از حجاب اجباری فروگذار نمی‌کنند. نیروهای موظف به حفظ امنیت دانشگاه‌، به شکل شنیعی از طریق تهدید دانشجویان به معرفی آن‌ها به مراجع امنیتی و قضایی تحت عنوان معترض، از آن‌ها اخاذی می‌کنند. در این میان هستند بسیاری هم که به جرم انتشار محتوا و ابراز نظر در رسانه‌های اجتماعی از حق تحصیل خود در خارج از ایران محروم شده‌اند.

به عنوان اعضای جامعه دانشگاهی، ما زندگی خود را وقف یافتن حقیقت میکنیم و به خود می‌بالیم که حقیقت نور راهنمای ما در ظلمت است. به یاد شمع همه جان‌های پاکی که در راه آزادی خاموش شدند، از دیگر اعضای جامعه دانشگاهی می خواهیم که نسبت به شرایط امروز ایران بی تفاوت نباشند، در این باره به بحث بنشینند، و به دنبال راهکار باشند. با تشدید بحران، جامعه علمی باید دور هم جمع شوند، نظرات خود را به اشتراک بگذارند و با برگزاری گفت‌وگوها و میزگردها، نقشه‌های راه برای برون رفت از بحران را مورد بحث و بررسی قرار دهند. همچنین از دانشگاه ها درخواست می‌شود که تعهد اخلاقی متقابل خود را نسبت به دانشجویان پذیرفته شده‌ی توانمند و کوشا حفظ کنند و در کنار دانشجویان آینده خود بایستند؛ از طریق روش های مختص به هر دانشگاه از آنها حمایت کنند و آگاهی عمومی را در زمینه محرومیت دانشجویان از حق ادامه تحصیلات عالی افزایش دهند.

در پایان، این بیانیه تبلور تعهد خستگی‌ناپذیر دانشجویان ایرانی خارج از مرزهای وطن خود به انقلابی است که توسط همتایان آن ها در ایران جوانه زده و یادبود جان‌های آزاده‌ای است که در گذار دوران به دنبال آینده‌ای روشن‌تر برای بشریت بودند. آرمان‌های ما برای رهایی مردم کشورمان و عدالت‌خواهی برای قربانیان جنایات رژیم، در سخنان تلخ محمود درویش پژواک می‌کند: «ما همان کاری را می کنیم که زندانیان می‌کنند و آنچه بیکاران می‌کنند: امید را می‌پرورانیم.»


زن، زندگی، آزادی

دانشگاهیان ایرانی برای آزادی